سهـــم من شاید از زندگی همین باشد ...
همین انتظار ...
همین لحظه هایی که پشت پنجره غبار گرفته از خاطراتم،
به امید دیدار تو گذشت .
همه ثانیه هایی که برای دیدنت به شمارش گرفتم ؛
باران هایی که بدون حصار چتـــر بر سرم هوار شدند ...
سهم من شاید همین کوله بار تنهایی ست ،
کوله باری که همیشه بر دوشــم سنگین است و وجودم را به غایت برده ست
تا شاید روزی ... جایی ... کسی ...
کوله بار آرزوهایش را پشت سر جا بگذارد و نصیب من شود ...
آه چقدر دلگیر است برایم این روزهــا ...
قدر تمام دنیـــا دلم گرفته ؛
قدر تمام داغ هایی که بر دلم مانده ...
قدر تمام بی کسی ها
دلم گرفته ...