شیشه ی عطر بهار، لب دیوار شکست ...
و هوا پر شده از بوی خدا
همه جا آیت اوست
دیدنش آسان است
سخت آن است که نبینی او را ...
*❤*دختــران دریـــا*❤*به وبلاگ ما خوش آمدید ... |
شیشه ی عطر بهار، لب دیوار شکست ...
هنوز هم دلم تنگ مے شود
جهـــ ان در اول دایـــ ـــره بـــ ــود
امـروز با همه ی دنـیا قهرم ...
نگران نباش، " حـال من خوب اســت " بــزرگ شده ام...
که این فاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش "زندگی ست" که دیگــر دلم برای "نبــودنـت" تنگ نشــــود. راستی، دروغ گفتن را نیز، خوب یاد گرفتـه ام...!
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |